مراد از «الهيات سكوت» اين رويكرد الهياتي است كه ما آدميان چيزي از الوهيت نميدانيم و دركي در خور ذات و صفات او نداريم و سخني چندان دربارهاش نفياً و اثباتاً نميتوانيم بزنيم. خرد و دانش ظاهري و متعارف ما براي حل مسائل زندگيمان كارآمد است اما از درك الوهيت آن طور كه بايد و شايد، قاصر است. الهيات سكوت لزوماً به معناي تعطيل شدن يكسره نسبت ما با امر متعال نيست، بلكه پرهيز از ادعا و اصرار و تصلب و تحجر بر يك صورتبندي عقيدتي و كلامي و متافيزيكي و ايدئولوژيك خاص درباره الوهيت است. بنا به اين رويكرد الهياتي، مردمان ميتوانند نسبتي با امر متعال داشته باشند و احساس نياز به او بكنند و در عالم حقيقت و معنا گام بنهند، اما امر عظيم و متعال الهي برتر از اين يا آن باور خاص مذهبي و دستگاه كلامي و متافيزيكي است.الهيات سكوت، جستوجوي تعالي را چنين ميبيند كه تمنايي باطني است، معنويتي خاموش است، حيرتي آرام در برابر كائنات بيكران است، بيش از اظهارات اسمي و رسمي، حالات و معنويات شخصي است، ديگران بيش از اينكه با دعاوي الهياتي اشخاص روبهرو بشوند، آثار عمومياش را در افعال و خلقيات و مناسبات آنان ميبينند، مشكي است كه خود بويد نه عطار گويد. اگر هم اين تمناها و تقلاهاي دروني، صورت جماعتي پيدا ميكند و مناسك و شعائري به وجود ميآورد، طبيعي و درونزاست و خود را بر ساير گروهها و جماعتها تحميل نميكند.2.
اذان موذن از سقف چکه مي کند بر سر مادر بزرگ؛ظرف ها در هوا معلق مي شود و شير آب خفه.
پدر بزرگ آنطرف آشپزخانه،کنار اجاق،روي صندلي،در قابي منحني،نشسته و حلقه هاي دود را که احيانا از گوشه ي لبش
مي گرخند را قاپ مي زند.
دوربين از نمايي باز [من-5ساله-نشسته بر روي نيمکت و به انگشتان دستانم که با هم کلنجار مي روند نگاه مي کنم؛در زير نور کم لامپ]به سمت کلوزآپ چهره ام مي رود.
در سکوتي...
فيد اوت
--------------------------
شرق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر